loading...
دانشجویان روانشناسی روانسر92
عدنان شیرمحمدی بازدید : 39 شنبه 05 بهمن 1392 نظرات (0)

یکی از مهمترین علت های ایجاد کننده ی استرس عوامل درونی یا تفکر و برداشت های ماست به عبارتی شیوه نوع تفکری که درمورد مسایل مختلف داریم تعیین کننده  است.اگر اتفاق مشابهی برای دو نفر روی دهد مطمنا هر دوی انان برداشت یکسانی نخواهند داشت.اگر یکی از ان دودرمورد اتفاقی که روی داده منفی فکر کند به نتایج منفی خواهد رسید وطبیعی است از فرد دیگر دچار استرس گردد.پس نتیجه میگیریم که برخی از عوامل ایجاد کننده ی استرس درونی عبارت از..

 

 

**باید هادرمقابل خواسته ها**

 

بایدها ونباید هایی که دیگران یا خودمام به خود میگوییم وانتظار داریم انها را به اجرادراوریم میتوانند منبع مهمی از استرس باشند برای نمونه باید های نظیر تمیز کردن روزانه اتاق -نخوابیدن دربعد ظهر- اشپزی -نوشتن یک مقاله -اتو کشیدن لباسو.....باید ها چیزهایی هست که علاقه نداریم انجام دهیم اما خودرا به انجام دادن اهنا مجبور میکنیم چون انجام دادنشان ضروری است.

درمقابل باید ها نباید ها خواسته ها قرار دارند ..خواسته هاچیز هایی هستند که میخواهیم انهاراانجام دهیم.به عبارتی کارهایی که واقعا دوست داریم انجام دهیم ومعمولا این موارد کارهایی است که به ما احساس لذت وارامش میبخشد مانند.....دوش گرفتن-مسافرت-دیدن دوستان-گوش دادن موسیقی-بازی با کودکان-ورزش-مطالعه-عبادت و....همه انسان ها در برابر باید ها خواسته هایی نیز دارند اما خواسته های ما با دیگران متفاوت است.انچه ممکن است برای شما خیلی جالب ولذت بخش باشد دیگری را درحدکمی خوشحال کند. اینکه بتوانید همه ی باید ها را دور بریزید وبدون انها وتنها با خواسته ها زندگی کنید امکان پذیر نیست اما به جای ان میتوانید انهارا متعادل کنید برای نمونه ترازویی را فرض کنید که دریک ظرف ان باید ها ودر طرف دیگر خواسته ها قرار دارد-سعی کنید تا جایی که امکان دارد دو طرف ترازو برابر باشد.دراین صورت میتوان گفت شیوه ی سالمی را درپیش گرفته اید به یاد  داشته باشید که شما هم به باید ها وهم به خواسته ها نیاز دارید.

 

 

**اهداف درمقابل توانایی**

بهتر استت در انتخاب واقع بین باشید وتوانایی درونی وامکانات بیرونی را در نظر بگیرید واهدافی را انتخاب کنید که توانای رسیدن به انها را داشته باشیدو از همه مهمتر اگر رسیدن به هدفی شکست خوردید ان را پایان زندگی وفاجعه امیز نبینید.

به یاد داشته باشید که ما بیشتر از شکست های مان درس میگیریم شکست نشانه بدبختی نیست یک فرصتی است برای یادگیری.

 

 

**رقابت با دیگران درمقابل رقابت با خود*

رقابت چشم وهم چشمی با دیگران به ویژه درمسایل مادی میتوانید منبع مهمی برای ایجاد استرس باشید ان هم استرسی که از درون ناشی میشود.مقایسه کردن خود با دیگران احساس خوبی به ما نمی دهد زیرا مقایسه کننده معمولا خود را درجایگاه پایین تری مبیند واحساس خود کم بینی وحقارت به او دست میدهد احساسات منفی حقارت ئبی ارزشی فرد را کسل وافسرده می سازد راهبرد موثر این است به جای مقایسه خود با دیگری خود را باخود مقایسه کنیم.برای نمونه از خود بپرسیم در حال حاضر چه فرقی با پنج سال پیش دارم؟؟/پنج سال پیش کجا بودم والان کجا هستم وایا پیشرفت داشته ام؟؟ ایا از عملکرد خود راضی هستم؟؟اگر راضی نیستید سعی کنید با گذشته ی خود رقابت کنید وبرای پیشرفت برنامه ریزی کنید

 

 

**عادت ها منفی ودرمقابل عادت های مثبت**

اعتیاد های منفی اغلب درابتدای مصرف احساس خوبی به شما می دهندامادر دراز مدت اثار وپیامد های زیان بار زیادی به بار می اورند برای نمونه گرچه مصرف سیگار ممکن است به طور موقت استرس را کاهش دهد اما روش نا سالمی برای کاهش استرس به شمار میرور.اعتیاد های مثبت البته برخی از انها ممکن است در ابتدا احساس خوشایندی به شما ندهند اما در دراز مدت لذت بخش وجالب توجه اند ...مانند پیاده روی گرچه ممکن است در اغاز خسته شوید عرق کنید.و مایل باشید مسیر محل کار تا خانه را با اتوبوس یا تاکسی بروید اما در دراز مدت این کار برای شما لذت بخش خواهد شد.همچنین متوجه میشوید که مقداری از اضافه وزن خود را از دست داده اید وسرحال تر از گذشته شده اید.عادت های مثبت عادت هایی هستند که خود شما تصمیم میگیرید انها را انجام دهید.انجام دادن بسیاری از انها اسان است وانرژی زیادی نمی طلبد هم چنین متوجه مفید بودن انها به لحاظ جسمانی.روحی روانی میشوید.یک روش مهم برای تغییر روش زندگی ودر پیش گرفتن زندگی سالم. این است که به جای عادت های منفی را با عادت های مثبت عوض کنید

عدنان شیرمحمدی بازدید : 96 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)
Lorenz.JPG

 

از زمانی که زندگی بر روی زمین آغاز شد، میلیونها گونه جدید پدید آمده و از بین رفته‌اند. موجودات زنده امروزی ، تنها نمایانگر بخش کوچکی از تمام موجودات زنده‌ای هستند که تا به حال وجود داشته‌اند. دانشمندان بسیاری همچون چارلز داروین سالهای عمر خود را صرف پژوهش روی علت از بین رفتن و یا تغییرات جسمانی موجودات نمودند.

اما تا ابتدای سال 1900 میلادی، کمتر دانشمندی تمرکز خود را روی رفتار جانوران معطوف داشته بود.
سرانجام در سال 1903 میلادی پسری در آلتنبرگ، اتریش به دنیا آمد که سالها بعد تحول عمیقی در دانش بشر از نظر شناخت علمی رفتار جانوران ایجاد نمود. او توسط پدرش دکتر آدولف لورنز که استاد دانشگاه وین و متخصص استخوان و مفاصل بود، کونراد نامیده شد.
شهر وین در ابتدای دهه 1900 م. به جرات بزرگترین شهر علمی دنیا بود، علاوه بر زیگموند فروید دانشمندان بسیاری همچون آلفرد آدلر و کارل یونگ سویسی نیز در این شهر اقامت داشتند. کونراد لورنز با آنکه در شهر فروید و همزمان با او می زیست، اما هیچگاه با فروید رو به رو نشد، با این وجود نظریه های مربوط به غریزه آنها تا حد بسیاری به یکدیگر شبیه می باشد.
کونراد لورنز کوچک تنها یکسال داشت که ایوان پاوولف، فیزولوژیست معروف روسی، برای پژوهش روی سیستم گوارش،شرطی سازی کلاسیک و بازتابهای شرطی مفتخر به دریافت جایزه نوبل گردید، تنها سی سال از ارائه این تئوری نگذشته بود که کونراد جوان همراه با همکارش اریک وون هولست تئوریهای پاوولف را رد نمودند و رفتارگرایان را به چالش طلبیدند.
کونراد از همان ابتدای کودکی شروع به نگهداری از حیوانات نمود، سمندر کوچک، غازهای خاکستری و یک سگ پا کوتاه از جمله جانورانی بودند که کونراد اکثر اوقات روزانه خود را صرف آنها می کرد.
کونراد در سال 1921 پس از آنکه آخرین امتحان خود را با موفقیت به اتمام رساند به مشاهده و مطالعه روی پرخاشگری در ماهیهای سیکلید پرداخت. بعدها این مشاهدات، اساس نظریه انگیزشی مدل پسیکو هیدرولیک وی را به وجود آوردند. در سال 1922 م. کونراد به واسطه تشویقهای پدرش به نیویورک و دانشگاه کلمبیا رفت و در آنجا با زیست شناس معروف آمریکایی، توماس هانت مورگان ملاقات نمود و تحت تاثیر پژوهشهای او قرار گرفت. در سال 1926 م. کونراد با مطالعه روی زاغچه ها  ، اساس نظریه نقش پذیری خود را به وجود آورد. او در سال 1923م. با گراتل جپارت که مانند خودش دانشجوی پزشکی بود، ازدواج کرد، و در 1924 م. همان سالی که کونراد دکترای خود را اخذ نمود، فرزندش توماس به دنیا آمد. در همان سال توسط انستیتو آکادمی دانشگاه وین به عنوان استادیار استخدام شد و مطالعات جانورشناسی خود را روی جفتگیری سگهای ژرمن شپرد با سگهای کوچک چوچو آغاز نمود. در حدود سی سال بعد، یک نژاد جدید سگ به نام یوریسای از نتیجه این آزمایشها پدید آمد.
در یک تصادف شدید با موتور سیکلت در 1930م. ، فک و دندان کونراد شکست و وی مجبور به جراحی گشت، پس از این اتفاق بود که او مدل منحصر به فرد ریش خود را برای پوشاندن اثر جراحات تصادف آرایش نمود که تا پایان عمر نیز در آن تغییری ایجاد ننمود. او در سال 1931 برای اولین بار با اسکار هینورث ملاقات نمود و اساس همکاری آنها روی رفتار پرندگان شکل گرفت. کونراد با مطالعه عمیق خود روی سارهای در قفس ثابت نمود که رفتار ممکن است به طور طبیعی و خود به خودی اتفاق بیافتد. او در سال 1933 م. دومین دکترای خود را در جانورشناسی با موضوع پرواز پرندگان به اتمام رسانید.
او در سال 1935م. پس از ملاقات با روان شناس معروف دانشگاه وین، کارل بوهلر، متوجه شد که رفتارشناسی حیوانی نه تنها از دیدگاه عموم نادیده گرفته می شود، بلکه روان شناسان آزمایشگاهی نیز به آن توجهی نمی کنند، در نتیجه کونراد تصمیم به رسمی نمودن علم رفتارشناسی جانوری نمود و آن را کردارشناسی (اتولوژی) نامید.
کونراد لورنز در سال 1936 م. برای اولین بار با نیکو تینبرگن در سمپوزیوم دانشگاه لیدن در هلند ملاقات نمود و در مورد غاز خاکستری دست آموز خود "مارتینا" اطلاعات بسیار جالبی را ارائه نمود. نیکو تینبرگن برای توسعه و رشد کردارشناسی به لورنز پیوست و علم کردارشناسی دومین بنیانگذار خود را معرفی نمود. یکسال بعد لورنز با اریک وون هولست در برلین، آلمان ملاقات نمود. هر دوی آنها بطور مستقل به مفهوم "خلاقیت سازنده" دست یافته بودند و این مفهوم بطور کامل با مفهوم محرک بیرونی در نظریه پاوولف متضاد بود. برای ارائه این نظریه لورنز به شهرت رسید و کردارشناسی را به عنوان یک رشته مستقل معرفی نمود. در همان سال لورنز به همراه نیکو تینبرگن پس از مطالعه روی رفتارهای تخم گذاری غازهای خاکستری، نظریه الگوهای عمل ثابت را معرفی نمودند. همچنین لورنز به همراه اتو کوهلر ویراستاری مجله کردارشناسی را به عهده گرفت.
در سال 1938 و با شروع جنگ جهانی دوم، هنگامی که آلمان، اتریش را اشغال کرد، لورنز نیز همانند بسیاری از دانشمندان اتریشی به عضویت در حزب نازی پیوست. اگرچه بسیاری از دانشمندان همچون فروید به علت یهودی بودن مجبور به ترک اتریش و مهاجرت به انگلستان یا آمریکا شدند.
در دوران جنگ، لورنز دست از پژوهش بر نداشت تا اینکه در سال 1940 م. به درجه پرفسوری در روان شناسی در دانشگاه دولتی امانوئل کانت رسید. یکسال بعد لورنز به همراه خانواده اش به شهر کالینینگراد مهاجرت نمود و در یک بیمارستان نظامی به عنوان روانپزشک مشغول به کار شد. پس از اتمام جنگ در 1944، لورنز توسط سربازان روسی پیروز جنگ به روسیه منتقل و در زندان ویتبسک حبس گردید. یکسال بعد او را به زندان ایروان در ارمنستان منتقل کردند، تا اینکه در سال 1948م. محکومیت او پایان یافت. در طول دوران زندان مرگ پدر در آلتنبرگ که مهمترین مشوقش بود و همچنین مرگ اسکار هینورث، همکار و چهره برجسته کردارشناسی باعث گشت که لورنز فشار زندان در غربت را چندین برابر احساس کند. با متوقف شدن پژوهش های لورنز، کردارشناسی دوران رکود را برای چندین سال تجربه کرد. سرانجام در فوریه 1948 م. لورنز به خانه برگشت.  
لورنز در 1949 م. پژوهش های خود را در آکادمی علوم اتریش آغاز نمود و معروفترین کتاب خود "حلقه شاه سلیمان" را تالیف نمود و پس از آن کتاب بسیار پرفروش "انسان سگ را ملاقات نمود" را به رشته تحریر در آورد.
در 5 می 1950، اولین ملاقات دانشمندان و علاقه مندان به کردارشناسی در ویلهلم استافن، آلمان به وقوع پیوست، نشستی که تا اکنون به کردارشناسی هویت بخشید و باعث گردید تا اولین انستیتو فیزیولوژی-رفتاری، توسط انجمن مکس پلانک در بولدرن واقع در شمال آلمان تاسیس شود. لورنز در اکتبر همان سال به همراه 3 تن از مهمترین دستیارانش به آلمان رفت و کار خود را به عنوان پژوهشگر در انستیتو آغاز کرد. یکسال بعد او توسط انجمن بریتانیایی مطالعه رفتار جانوری به عنوان عضو افتخاری مفتخر گردید. همچنین لورنز به عنوان عضو افتخاری انجمن پرنده شناسی آلمان و  انجمن پرنده شناسی آمریکا درآمد که این آغازی برای دریافت مدالها، جوایز، درجات عالی علمی و عضویتهای افتخاری دیگر شد.
در 1952م. نیکو تینبرگن، همکار لورنز کتاب معروف "نظریه غرایز" را به چاپ رسانید و تحول عظیمی در کردارشناسی ایجاد نمود. در 1954م. "کنگره غریزه" در پاریس باعث شد که لورنز با "روان شناس تجربی" آمریکایی، دانیل لهرمن ملاقات کند و بحث و مناظره علمی آنها روزنه های جدید و چشم اندازهای نویی را برای کردارشناسی به ارمغان بیاورد. اوج شکوفایی کردارشناسی نزدیک بود. در 1958م. "اتو هان" برنده جایزه نوبل و رییس انجمن مکس پلانک، دو مرکز علمی جدید در جنوب آلمان و سویس برای لورنز و اریک وون هولست تاسیس نمود.
در 1960م. لورنز برای اولین بار با وسایل مجهز به اعماق دریا در فلوریدا رفت و به مشاهده آبزیان پرداخت. او در همین سال  تالیف کتاب "درباره پرخاشگری" را آغاز نمود. در 1962م. اریک وون هولست، پس از سالها پژوهش و همکاری با لورنز درگذشت و ضربه دیگری به پیکر کردارشناسی وارد گردید. "درباره پرخاشگری" در 1963م. به چاپ رسید و خصیصه اصلی آن ارائه نظریه انگیزشی مدل پسیکو هیدرولیک بود. او در 1971م. کتاب "انسان متمدن – هشت گناه کشنده" را نوشت و در این کتاب پیرامون مشکلات اجتماعی انسان از دیدگاه تکاملی بحث نمود. سپس در 1973م. با تالیف کتاب "پشت آیینه" اعلام بازنشستگی نمود. در دهم دسامبر همان سال کونراد لورنز به پاس سالها پژوهش و توسعه در عرصه کردارشناسی، جایزه نوبل فیزولوژی و پزشکی را برای ارائه نظریه تکاملی رفتار انسان و حیوان بطور مشترک به همراه نیکو تینبرگن و کارل وون فریخ دریافت نمود. لورنز در 1978م. کتاب " زیست شناسی رفتاری تطبیقی" را تالیف نمود و آنرا به بهترین همکار خود نیکو تینبرگن تقدیم نمود. در 1981م. انستیتو کونراد لورنز زیر نظر آکادمی علوم اتریش در زادگاه کونراد، یعنی آلتنبرگ تاسیس شد و از علاقه مندان به کردارشناسی دعوت به همکاری گردید. یک سال بعد کارل وون فریخ، همکار لورنز و برنده جایزه نوبل در سن 95 سالگی درگذشت و سومین ضربه به پیکره کردارشناسی وارد آمد، اگرچه در این روزها کردارشناسی به اوج شکوفایی خود رسیده بود و محققان زیادی از سراسر جهان به این رشته روی آورده بودند.
اگرچه لورنز دوران کهولت را سپری می کرد اما هیچگاه دست از پژوهش و تالیف بر نمی داشت. او حتی در زمان مرگ همسرش دکتر گراتل جپارت در 1986م. پس از 63 سال زندگی مشترک به نوشتن خاتمه نداد. نقش  گراتل جپارت در دوران زندان و بیکاری لورنز ستودنی بود. همچنین گراتل جپارت تمام کتابها و دست نوشته های نامنظم لورنز را ویراستاری می نمود.
لورنز در 1988 م. آخرین کتاب خود را با نام "مونوگرافی رفتار غازهای خاکستری" به چاپ رسانید. مرگ لورنز در تاریخ 27 فوریه 1989 م. در سن 86 سالگی و در خانه قدیمی خود در آلتنبرگ موجب شد تا آخرین کتاب او "مونوگرافی رفتار ماهی ها" هرگز به اتمام نرسد. حدود 20 سال است که کتاب یا مقاله جدیدی در کردارشناسی از لورنز به چاپ نرسیده است، اما امروزه بندرت می توان مقاله یا کتابی را دید که در زمینه کردارشناسی نوشته شده باشد، و نام لورنز در منابع آن دیده نشود.   

منبع(انسان شناسی فرهنگhttp://anthropology.ir/node/4554

عدنان شیرمحمدی بازدید : 53 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)

خوانواده - روانشناسی رنگ - روانشناسی رنگها در یک نگاه

برخی از روانشناسان عقیده دارند رنگی که برگزیده و دلخواه کسی است میتواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد. نوشتار زیر چکیده ای است که بر اساس این نظریه و پس از سالهای پژوهش نگاشته شده...

روانشناسی رنگها,روانشناسی همه رنگها,رنگ

قرمز: خوش قلب اما خودپرست
این رنگ مظهر شدت و زیاده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداکاری و خشونت و خون و آتش. کسی که به این رنگ علاقه دارد هرگز نمی تواند در زندگی بی تفاوت باشد.این گونه اشخاص تند و سرکش و در عین حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شکست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.

قضاوتهای عجولانه و ناگهانی در مورد دیگران اغلب سبب از بین رفتن دوستی هایشان می شود، با آن که در عشق کاملاً فداکارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفکر و جویا شدن علت می جنگند.

دو عیب بزرگ خودپرستی و عدم کنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور کلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصیات متضادی هستند.


صورتی: مورد علاقه دیگران
رنگ صورتی درواقع همان قرمز است که کمرنگ شده باشد. اگر به این رنگ علاقه دارید تمام صفات رنگ قرمز را کمی ملایمتر دارا می باشید، با گذشت هستید و در عشق، تندی نشان نمی دهید.

دیگران را خوب درک می کنید و با اطرافیان خود با ملایمت و لطف رفتار می کنید و به دلیل نشاط و شادابی تان مورد علاقه اطرافیان خود هستید. آنهایی که به این رنگ علاقه دارند اغلب شکستها، خشونتها و دشواری های زندگی را تحمل کرده اند و با مشکلات فراوان مواجه شده اند.

آبی: نظم، پشتکار، تنهایی
رنگ آبی از رنگهایی است که طرفداران زیادی دارد. اگر به این رنگ علاقه دارید، کاملاً می توانید هوس و احساسات و هیجانات خود را کنتر ل کنید.

ظاهر آرام شما دیگران را وادار می کند که به شما احترام بگذارند و دوست دارید پیوسته مورد احترام و ستایش دیگران قرار بگیرید.

در خرید و پوشش لباس قناعت می کنید و به علت شرم و حیا و گاه غروری که دارید میل دارید اغلب تنها باشید. حماقت و عدم فهم دیگران شما را کسل می کند و کسانی که از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می کنند.

کارهای خود را از روی نظم و ترتیب و بر پایه قواعد معینی انجام می دهید. یکی از صفات مشخص شما پشتکار شماست

ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران
رنگ اسرارآمیز و باشکوهی است. دوستداران این رنگ پیوسته مجذوب زیبایی ها و ظرافتها می شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با این دسته لذتبخش است که امور معنوی بیشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نیز هست!


قهوه ای: قابل اعتماد
اگر رنگ قهوه ای را دوست دارید کاملاً می توان روی شما حساب باز کرد. باثبات و مقدس، شاعرپیشه وکمی فیلسوف مآب هستید.

به ندرت تغییر عقیده می دهید و با آن که کمتر تصمیم می گیرید اما هر بار که تصمیمی بگیرید آن را به مورد عمل می گذارید.

شما کاملاً در نگهداری پول و اسرار دیگران قابل اعتماد هستید. میل دارید پیوسته در عالم خودتان باشید و گاهی اوقات با اطرافیان خود رفتار خشونت آمیزی در پیش می گیرید. در عشق هرگز بدبین و تند نیستید.


خاکستری: احساس بی نیازی
این رنگ مظهر چشم پوشی از خوشی های دنیاست. کسانی که به این رنگ علاقه دارند اغلب در زندگی احساس رضایت می کنند، خاکستری رنگ عقلا است و جوانانی که به این رنگ اظهار علاقه می کنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال میدانند و در زندگی احساس بی نیازی می کنند.

در عشق بر افراد مسن تر از خود تمایل دارند و اغلب کسانی که از نظر فکر و ایده به آنها برتری دارند خیلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.


پرتقالی: صداقت آری، هوسبازی هرگز
رنگی است ترکیبی و آنهایی که این رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متکی به نفس نیستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می کنند.

نفوذ در این گونه افراد مشکل است کسی که آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج کند. هوسباز نیستند و اگر با کسی دوستی کنند صداقت و فداکاری دارند. اگر افراد این دسته با کسی که خصوصیات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج کنند سعادتمند می شوند.


سبز: کنجکاوی
رنگ سبز طبیعت وتازگی است. اگر به این رنگ علاقه دارید زندگی با شما آسان است. نقطه اشتراک فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی دارید روابط شما با دیگران بر پایه ی اصول و قرارداد است.

دوست ندارید که در زندگیتان حوادثی به وقوع پیوندد اما کنجکاوانه به ماجراهای زندگی دیگران توجه دارید.


فیروزه ای: اسرارآمیز و پند ناپذیر
دوستداران این رنگ اسرارآمیزند و احساساتی و کارهای شخصی خود را به خوبی اداره می کنند. پشتکار دارند و باثباتند و به نصایح دیگران در مورد کارهای خود کمتر توجه دارند. فیروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است.


سیاه: خوش ذوقی و ظرافت طبع
این رنگ برخلاف عقیده ی همگان رنگ نومیدی و عزا نیست بلکه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران این رنگ هستید مسلماً به شخصیت اطرافیان خود احترام می گذارید و برای آن که دیگران را با ارزش و برجسته نشان دهید از هیچگونه کمکی به آنها دریغ نمی کنید و هرگز خود را به دیگران تحمیل نمی نمایید همچنین عقاید و نظریات دیگران را به آسانی می پذیرید.

یک نکته ی رنگی :
توجه و علاقه شما به رنگها در طی زمان تغییر می کند به دلیل آن که خصوصیات اخلاقیتان نیز در سالیان دراز تغییر خواهد کرد. اما اگر در مورد رنگی ناگهان عقیده خود را عوض کنید به علت ضعف شما و یا به علت نیازتان به تغییر محیط است.

منبع--http://ravanpezshk.akairan.com

عدنان شیرمحمدی بازدید : 48 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)

محمدتقی نوشه متخصص تغذیه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: غذاهایی که حاوی ویتامین‌ها، املاح و آنتی اکسیدان هستند انسان را در شرایط "استرس"، آرام و شاد‌تر می‌کنند. 


وی خاطرنشان کرد: مصرف بعضی از مواد غذایی حاوی ویتامین B، نان‌ها و غلات سبوس دار واکنش، فلاکس‌های عصبی افراد را بهتر می‌کند. سبزی‌ها حاوی آنتی اکسیدان، املاح، ویتامین در شرایط بهتری در موارد" استرس" قرار می‌دهد. 
وی تصریح کرد: خوردن غذا با آرامش، در محیط خوب انجام حرکات ریلکسی، تنفسی یوگا در کاهش "استرس" موثر است.
وی با اشاره به اینکه هیچ ماده غذایی خاصی به تنهایی اثر دارویی و درمانی ندارد، گفت: ترکیب مواد غذایی با هم در درمان و کاهش هرگونه "استرس" نقش دارد در جایی که غذاهای شیرین و چرب موجب افزایش استرس می‌شود.
منبع--http://www.ravanshena30.ir/
عدنان شیرمحمدی بازدید : 47 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)

اختلال رواني (Mental Disorder)

مقدمه:

اختلال رواني (يا بيماري رواني) يك الگوي روان‌شناختي يا رفتاري است كه در يك فرد رخ مي‌دهد و عقيده بر اين است موجب پريشاني يا ناتواني مي‌شود و همچنين اين رخداد به‌عنوان قسمتي از رشد بهنجار يا فرهنگ شخص قلمداد نمي‌گردد. بازشناسي و درك اختلال‌هاي رواني در گذشت زمان و در بين فرهنگ‌ها تغيير يافته است.

     تعريف‌ها، سنجش‌ها، و طبقه‌بندي‌هاي اختلال‌هاي رواني مي‌تواند دستخوش تغيير گردد، وليكن معيارهاي راهنما كه در كتاب‌هاي آي.سي.دي (ICD) و دي.اس.ام (DSM) و ساير كتاب‌هاي راهنما فهرست‌شده است، به‌طور گسترده‌اي مورد پذيرش متخصصان حوزة سلامت روان قرار گرفته است. طبقه‌بندي‌هاي تشخيص‌ها در اين طرح‌ها ممكن است شامل اختلال‌هاي تجزيه‌اي، اختلال‌هاي خلقي، اختلال‌هاي اضطرابي، اختلال‌هاي خوردن، اختلال‌هاي مربوط به رشد، اختلال‌هاي شخصيت، و بسياري از طبقه‌بندي‌هاي ديگر باشد.

     هرچند اين طبقه‌بندي‌هاي اختلال‌ها غالباً برحسب الگوي سرشتي/تربيتي ـ استرس (diathesis-stress model) و الگوي زيستي‌ـ‌رواني‌ـ‌اجتماعي (biopsychosocial model) تبيين شده‌اند، در خيلي از موارد هيچ علّت واحد پذيرفته شده و همساني براي اختلال‌هاي رواني وجود ندارد.

     تحقيقات نشان داده است كه اختلال‌هاي رواني رخدادي عمومي است و براساس گزارش‌ها، يك سوم از افراد در اكثر كشورها در مقطعي از زندگي‌شان آن را تجربه مي‌كنند. خدمات و سرويس‌هاي [مراقبتي و درماني] براي اختلال‌هاي رواني ممكن است در بيمارستان‌ها و يا در اجتماع ارائه گردد. متخصصان سلامت روان، افراد دچار اختلال‌ها را با استفاده از روش‌شناسي‌هاي مختلف، اغلب با استناد به تاريخچه و مصاحبه، تشخيص مي‌دهند.

     رواندرماني و دارودرماني دو انتخاب اصلي براي درمان هستند؛ و نيز در كنار آنها مداخله‌هاي حمايتي و خودياري. درمان ممكن است در جايي كه قانون اجازه دهد، غيرارادي و اجباري باشد.


طبقه‌بندي اختلال‌هاي رواني:

تعريف و طبقه‌بندي اختلال رواني، هم براي سلامت رواني و هم براي استفاده‌كنندگان و تأمين‌كنندگان خدمات سلامت روان، يك مسئلة كليدي است. اكثر اسناد باليني بين‌المللي از واژة "اختلال رواني" به‌جاي "بيماري رواني" استفاده مي‌كنند.

     هيچ تعريف واحدي وجود ندارد و جامعيت اين تعريف بسته به بافت اجتماعي، حقوقي و سياسي تغيير مي‌كند. هرچند، به‌طور كلّي، اختلال رواني از نظر باليني به‌عنوان يك الگوي رفتاري يا روان‌شناختي معني‌دار مشخص شده است كه در فرد رخ مي‌دهد و معمولاً با پريشاني، ناتواني يا احتمال‌خطر افزايش‌يافتة رنج بردن همراه است.

     واژة "بيماري رواني شديد" (serious mental illness=SMI) بعضي اوقات براي اشاره به اختلال شديدتر و طولاني‌مدت به كار مي‌رود. تعريف گسترده مي‌تواند اختلال رواني، عقب‌ماندگي ذهني، اختلال شخصيت و وابستگي به مواد را پوشش دهد. عبارت "مشكلات سلامت روان" (mental health problems) ممكن است براي اشاره به تنها مسائل خفيف‌تر و گذراتر به كار رود.

در حال حاضر دو نظام گسترده‌اي وجود دارد كه اختلال‌هاي رواني را طبقه‌بندي مي‌كند ـ فصل پنجم از كتاب راهنماي "طبقه‌بندي بين‌المللي بيماري‌ها (ICD-10)، كه توسط سازمان جهاني بهداشت (WHO) تهيه و ارائه شده است، و كتاب "راهنماي تشخيصي و آماري اختلال‌هاي رواني" (DSM-IV) كه توسط انجمن روان‌پزشكي امريكا (APA) تهيه و ارائه شده است. هر دو نظام، فهرستي از اختلال‌ها را طبقه‌بندي نموده و معيار استانداردشده‌اي را براي تشخيص ارائه به‌دست مي‌دهند.

 

 

ترجمه: علي مدديان پاك

منبع:

+ نو
عدنان شیرمحمدی بازدید : 45 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (0)


     سايت خبري "تايمز آو اينديا" مي‌نويسد، محققاني كه دربارة اين پديده مطالعه مي‌كنند، اكنون دريافته‌اند زماني كه صحبت از سركوب خاطرات ناخوشايندي به ميان مي‌آيد كه محرك احساسي داشته‌اند، "فراموشي عمدي" يا "فراموشي داوطلبانه" به هيچ‌وجه كارايي ندارد.

     گروهي از فيزيولوژيست‌هاي دانشگاه كاروليناي شمالي در گزارشي اظهار داشتند كه دريافته‌اند افراد مورد مطالعة آنها قادر نيستند آن‌گونه كه رويدادهاي خوشايند و مادي خود را عمداً فراموش مي‌كنند، خاطرات احساسي و معنوي خود را از ذهن پاك كنند.

     به گفتة آنان، زماني كه انسان‌ها سعي مي‌كنند عمداً اطلاعاتي را فراموش كنند، بايد در ذهن خود آن اطلاعات را از بقية موضوعات همراه آن جدا كنند و آن‌چه را كه مايل نيستند دوباره به خاطر بياورند، كنار بگذارند اما احساسات مانع از برداشتن اين دو گام مي‌شود.

     در اين مطالعه، محققان با استفاده از تصاوير احساس‌برانگيز و خنثي، شيوه‌اي را براي فراموشي هدايت شده به كار بستند تا دريابند كه آيا انسان‌ها مي‌توانند به آساني فراموش كردن رويدادهاي مادي و غير احساسي، رويدادهاي احساسي را نيز به دست فراموشي بسپارند يا خير.

     زماني كه فهرست اطلاعاتي كه مي‌بايست فراموش شود، خنثي بود، داوطلبان شركت‌كننده مؤفق شدند آن‌ها را عمداً فراموش كنند، اما زماني كه اين فهرست شامل رويدادهاي احساسي بود، فراموشي هدايت شده، شكست خورد.

     اين يافته‌ها مي‌توانند به درك راه‌هايي كمك كند كه احساسات، با چيره‌شدن به فرآيندهاي مغزي، فعاليت ذهن، از جمله كار بازيابي خاطرات را در كنترل خود مي‌گيرد. احساسات، مي‌تواند در فرآيندهايي كه براي فراموش كردن عمدي بخش‌هاي ناخوشايندي از خاطرات گذشته در مغز انجام مي‌شود، "اتصالي" ايجاد كند.

     دكتر ماليك، استاد فيزيولوژي در ‪ ،AIIMS‬مي‌گويد احساسات، به شدت روي حافظه اثر مي‌گذارد و زنده‌ترين خاطرات، رويدادهاي احساسي هستند كه به دفعات به ذهن بازمي‌گردند.

     وي گفت برخي معتقدند كه تحريك احساسات منجر به دقيق‌تر و باريك‌تر شدن توجه انسان مي‌شود، به گونه‌اي كه به اطلاعات پيراموني توجه نمي‌شود و در نتيجه احتمال كمتري دارد كه بعداً به خاطر آورده شوند.

     دكتر سونيتا تيواري، استاد فيزيولوي در دانشگاه پزشكي كينگ جرج، در "لكنو"ي هند نيز در اين‌باره گفت: "انسان‌ها به‌ندرت لحظات احساسي‌شان را فراموش مي‌كنند. فراموشي عمدي، براي كدر و تاريك كردن خاطرات ناخوشايند، در بسياري موارد نامؤفق است". او گفت احساسات شديد باعث مي‌شود رويدادهايي كه همراه آن‌ها بوده‌اند، هميشه در مغز در دسترس و قابل يادآوري باشند. اين دانشمند گفت فراموشي عمدي رويدادهاي خنثي، اقدامي مفيد است كه به مغز در روزآمد كردن اطلاعات خود كمك مي‌كند.

 منبع: سایت ایرانیان انگلستان

عدنان شیرمحمدی بازدید : 58 دوشنبه 30 دی 1392 نظرات (1)


روان شناسی چیست؟


روان شناسی عبارت است از مطالعه و شناخت علمی چگونگی و چرایی ابعاد مختلف رفتار موجود زنده، به ویژه انسان. در این تعریف بیشترین توجه به رفتار و جنبه های مختلف آن است. به دیگر سخن، به یك معنا می توان روان شناسی را رفتار شناسی نامید، چرا كه موضوع اصلی روان شناسی به عنوان یك علم رفتاری ، مطالعه فعالیت ها و واكنش های حیوان وانسان در شرایط و موقیعت های مختلف است.

و اما منظور از " رفتار" آن دسته از حالت ها، عادت ها، فعالیت ها، كنش ها و واكنش های نسبتاً پایداری است كه از انسان سر می زند و همواره قابل مشاهده، اندازه گیری ، ارزیابی و پیش بینی است.

رفتارهای انسانی را می توان به انواع مختلف تقسیم كرد، از جمله:

رفتار شخصی

: رفتاری است كه كاملاً جنبه شخصی دارد، مثلاً فردی همواره لباس قهوه ای رنگ می پوشد و یا عادت دارد روزی سه مرتبه مسواك بزند.

رفتار شغلی

: یعنی رفتار خاص یا عادتی كه انسان در كار و حرفه از خود نشان می دهد، مثلاً همیشه بعد از نماز صبح كارش را شروع می كند ویا همواره با دو انگشت تایپ می نماید.

رفتار تحصیلی

: عبارت است از رفتار كودك یا بزرگسال در ارتباط با امور تحصیلی، فی المثل دانش آموزی همیشه قبل از تدریس معلم درس مورد نظر را مطالعه می كند و یا این كه برای یادگیری بهتر خلاصه نویسی كرده، با صدای بلند درس می خواند.

رفتار اجتماعی:

رفتار فرد در تعاملات بین فردی  و معاشرت های اجتماعی است، به عنوان نمونه خوش قول بودن و تقدم درسلام داشتن.

در ارزیابی رفتار باید توجه كرد كه رفتار چه كسی، در چه شرایط  و موقعیتی و با چه فراوانی و شدتی مورد بررسی قرار می گیرد؛ چرا كه زمانی می توانیم برداشت وتفسیر جامعی از رفتار یك فرد داشته باشیم كه شرایط زمانی و مكانی، موقعیت بروز رفتار و ویژگی های زیستی ، ذهنی و روانی وی را مورد توجه كافی قرار دهیم.

شاخه های مختلف روان شناسی

از زمانی كه روان شناسی به عنوان یك علم مستقل مطرح شده است، روان شناسان در زمینه موضوعات خاص، پژوهش های فراوانی به عمل آورده اند، به گونه ای كه امروزه شاهد شعب و شاخه های مختلف روان شناسی هستیم.

متداول ترین شاخ های روان شناسی عبارت است از:

1- روان شناسی رشد و كودك

روان شناسی كودك به مطالعه مستمر رشد از زمان تشكیل نطفه تا دوران بلوغ و نوجوانی می پردازد.

موضوعاتی از قبیل نقش وراثت و محیط در شكل گیری شخصیت كودك، چگونگی رشد بدنی، ذهنی،عاطفی، كلامی، اجتماعی ، حسی و حركتی، همچنین نحوه بازی، خویشتن داری، تقلید و همانند سازی كودك و نوجوان و تحولات دوران بلوغ در این شاخه از روان شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.

2- روان شناسی شخصیت

در این شاخه از روان شناسی ابعاد مختلف شخصیت، جنبه های ادراكی، هیجانی، ارادی و بدنی افراد و چگونگی سازگاری فرد با محیط مورد مطالعه قرار می گیرد.

3- روان شناسی اجتماعی

روان شناسی اجتماعی ازتعامل فرد واجتماع، قانون های روانی گروه ها و سازمان های اجتماعی بحث می كند و در زمینه هایی از قبیل: معیارها و هنجارهای اجتماعی، مناسبات بین گروهی، باورهای عام، تكوین بازخوردها وتغییرنگرش ها و نقش رسانه ای جمعی به مطالعه و تحقیق می پردازد.

4- روان شناسی بالینی

این رشته از روان شناسی ویژگی های شخصیتی، اختلالات عاطفی و مشكلات رفتاری افراد را با بهره گیری از ابزارهای روان شناختی مورد بررسی ودرمان قرار می دهد.

5- روان شناسی مرضی

در این شاخه از روان شناسی اختلالات عاطفی و رفتاری و بیماری های مختلف روانی مورد بررسی قرار گرفته، روش های درمانی متداول در جهت حفظ بهداشت روانی ارائه می شود.

6- روان شناسی كودكان استثنایی

روان شناسی كودكان استثنایی به مطالعه ویژگی های جسمی، روانی، حسی، حركتی، شناختی و اجتماعی كودكان عقب مانده ذهنی، نابینا و نیمه نابینا، ناشنوا و نیمه ناشنوا، ناسازگار، مصروع، كودكان معلول جسمی- حركتی، دانش آموزان مبتلا به اختلال خاص در یادگیری و كودكان و نوجوانان تیز هوش و خلاق می پردازد. این شاخه از روان شناسی همچنین در زمینه علل مختلف معلولیت، راه های پیشگیری از معلولیت و روش های اصلاح و ترمیم نارسایی ها و اختلالات رفتاری مباحثی را مطرح می كند.

7- روان شناسی تربیتی

این رشته ازروان شناسی كه درواقع مهمترین وكاربردی ترین رشته های روان شناسی است، تلاش دارد اصول، قوانین و یافته های روان شناسی و شاخه های مختلف آن را در قلمرو تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار دهد. در روان شناسی تربیتی موضوعاتی از قبیل: روشهای مختلف یادگیری و قوانین آن، فرایند تفكر و اندیشیدن، یادآوری و به یادسپاری، حافظه و فراموشی، هوش و انگیزش، سنجش و اندازه گیری و كاربرد آزمون های روانی، نقش معلم و متعلم در انتقال یادگیری، شرایط و موقعیت یادگیری، انضباط و پیشرفت تحصیلی مورد توجه و مطالعه قرار می گیرد.

روان شناسی تربیتی و قلمرو آن

همان گونه كه پیش تر اشاره شد موضوع اصلی روان شناسی تربیتی یا پرورشی به كار بستن قواعد و یافته های شاخه های مختلف روان شناسی در فرایند تعلیم و تربیت است. به عبارت دیگر هدف اصلی روان شناسی تربیتی توجه عمیق به امر مهم آموزش و پرورش و پرداختن به عوامل مؤثر در یادگیری، پیشرفت تحصیلی، سازگاری، تحول ذهنی و روانی و رشد متعادل انسان است.

اركان اصلی روان شناسی تربیتی

به طور خلاصه می توان موضوعات، پایه ها یا اركان اصلی روان شناسی تربیتی را در هفت محور زیر مورد توجه قرار داد:

1- قوانین و عوامل موثر در فرایند یادگیری

2- ویژگی های یادگیرنده یا تربیت شونده

3- موضوع یادگیری یا پیام تربیتی

4- موقیعت یادگیری یا شرایط انتقال پیام تربیتی

5- روش های تعلیم و تربیت یا انتقال پیام

6- ویژگی های مربی یا انتقال دهنده پیام

7- ارزیابی و ارزش سنجی

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
این وبلاگ برلی دانشجویان پیام نور رشته روانشناسی وهم چنین علوم تربیتی درست شده است.......... **همه انسان ها تنها با زایمان مادرشان به دنیا نمی ایند بلکه بارها وبارها به دلیل کسب تجربه های تازه زاده می شوند**
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 242
  • بازدید سال : 858
  • بازدید کلی : 6,238